شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

گاهی از خودم میپرسم

یکی نیست به من بگه آخه دوست داشتن که چرا اما و اگر نداره . مگه خودم نبودم که همه ی این حرفارو میزدم . حالا چی شده که دارم برای تو اما چرا می یارم ؟ شاید زیادی دلم پره یا خیلی دلتنگتم ولی یه حقیقتی رو میخوام بگم به خودم و تو.تو بهترینی  تو چشم من زیبا ترینی و خوبترین اما برای من همیشه یه سنگ مغرور بودی برای همینه که گاهی از خودم میپرسم چرا اینقدر تو رو دوست دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟  

 

آنچه در من نهفته دریاییست

نظرات 2 + ارسال نظر
حمید دوشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 04:43 ب.ظ http://bivafatarin.blogsky.com

سلام عزیز از راهنمایی خوبت ممنون مرسی ولی ...
من شما را لینک کردم.

سلام حمید رضای عزیز. ممنون که به من سر زدی مشکل اصلی همین ولی....... هستش که ما برای خودمون می سازیم .
در هر صورت خودت میدونی عزیز ، من فقط همیشه نظرمو میگم و تصمیم گیری به عهده خودته .
از تبادل لینک هم ممنونم . بازم به من سر زن .
همیشه شاد باشی

حمید دوشنبه 24 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 04:56 ب.ظ http://bivafatarin.blogsky.com

راستی من را با نام تقدیم به دختران بی وفا لینک کن

شما رو با اسمی که خواستی لینک کردم . امیدوارم روزی نظرت عوض بشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد