شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

هیچ کس نمیدونه حتی خودم

هیچ کی نمیدونه که قلبم 

         تا حالا چند دفه شکسته  

 

هیچ کی نمیدونه سر راه اون  

         تا حالا چند دفه نشسته  

 

گاهی دلم میخواد به دلی که برات میگیره لعنت بفرستم . اما یادم میاد تو توی اون قلبی . 

انچه در من نهفته دریاییست

نظرات 1 + ارسال نظر
ماهی تنها پنج‌شنبه 20 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:09 ق.ظ http://onlyabadan.blogsky.com

سلام خوبی
وبلاگ جالبی داری منم به روزم خوشحال می شم بهم سر بزنی
بای

سلام . ممنونم از اینکه سرزدی . خوشحالم کرد . حتما به وبلاگت میام. بازم سر بزن
همیشه شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد