-
نامه های سوخته - دومین
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 21:38
خیلی وقته هیچ چیز ننوشتم ، نه برای تو نه برای خودم . خیلی وقته چیزی نخوندم نه برای تو نه برای خودم . این روزا میگذرن به یاد تو اما بدون تو نایی برای نوشتن نبود حسی برای فکر کردن نبود هر چی هم بود تنها و تنها یاد تو بود . این واقعیت داره که عشق آدمارو زنده میکنه اما اول میمیرانه و بعد جانی تازه در کالبد اونا میدمه . از...
-
دنیای وارونه
چهارشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1388 21:50
دنیای وارونه اینو خوب میدونه منِ دیوونه تو رو دوست دارم اون همه بدیهات دوباره با صدات گم میشه میره زود از یادم آنچه در من نهفته دریاییست
-
نامه های سوخته -اولین
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1388 23:42
امشب از غروب که آسمون کم کم قرمز شدو روز جاشو به سیاهی شب داد دلم می خواست بیامو برات بنویسم مثل همیشه تنها برای تو اما نمیدونم چرا دستم به دکمه های کیبور نمیرفت خودکارمو برداشتم تا رو کاغذ بنویسم اما بدتر شد تو قلبم یه مشت کلمه های درهم و برهم پراکنده دارن فریاد میزنن و میخوان زودِ زود بیان و سر جاشون بشینن شاید یه...
-
جلوی اشکاتو نگیر
جمعه 28 فروردینماه سال 1388 00:03
جلوی اشکاتو نگیر بذار بباره غصه هات دلم فدای ماتم نشسته توی گریه هات نذار که غصه بشکنه حرمت عشقو تو چشات اشک بریز عزیز من گریه رفیقه با غمات تو ململ اشکای تو تصویر چشمای اونه اون که غرورش دلتو بدجوری آتیش میزنه نگو میخوای که بعد از این عشقشو از دل برونی من میدونم تو تا ابد به یادش عاشق میمونی حتی اگه دل سنگیشو بادونه...
-
آنچه در من نهفته دریاییست
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1388 01:02
یکی ازم پرسید چرا اخر تمام یادداشتهات این جمله رو می نویسی . خیلی وقت پیش این سوالو پرسیده بود و حالاامروز جوابشو می دم . اگر از این قضیه بگذریم که من عاشق شعرای فروغ فرخزاد مخصوصا همین شعرش هستم که یه جورایی خیلی زیاد به منو احساساتم ربط داره ، این جمله شرح تموم اون چیزیه که در منه . دلیل به وجود اومدن این وبلاگ دلیل...
-
محکوم به سکوت
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1388 00:51
یه دوست عزیز یه روز یه جمله ی خیلی قشنگ گفت اون میگفت بعضی ها تو زندگیشون محکومن به اینکه سکوت کنن . واقعا این حکم بدترین چیزیه که خدا برای ما بخواد . نمیدونم کی تا به حال این حسو تجربه کرده . محبور باشی ساکت باشی و حرفی رو که خیلی دلت میخواد به زبون بیاری نگی نه از ترس کسی یا چیزی ، از اینکه اگه حرف بزنی و بگی همه...
-
آرزوی من این است
چهارشنبه 26 فروردینماه سال 1388 20:44
آرزوی من این است یا شوی فراموشم یا بگیرمت در آغوشم آرزوی من این است هستی تو من باشم لحظه های هوشیاری مستی تو من باشم آرزوی من این است تو غزال من باشی تک ستاره ی روشن در خیال من باشی آرزوی من این است در شبی پر از رویا پیش ماهو تو باشم لحظه ای لب دریا آرزوی من این است از سفر نگویی تو توهم آرزویی کن اوج آرزویی تو آرزوی...
-
دیوونه بازی
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 22:12
تقدیم به نازنین همیشه بی وفا من با خنده های تو دیوونه بازی میکنم تو بگو دوست دارم من تو رو راضی میکنم من میخوام قد یه دنیا منو دوست داشته باشی چون می میرم اگه تو یه روز ازم جدا بشی من میتونم موهاتو شونه کنم با گریه هام توفقط بگو دوسم داری همین بسه برام من میتونم لالایی بگم برات از راه دور بشمرم ستاره هاتو از یکی تا صد...
-
انتهای قصه ی عذاب
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 00:10
از تموم دنیاهو دارو ندارش شونه هاتو کم دارم برای بارش توی تاریکی شب مهتاب من باش تو بمون تعبیر خوب خواب من باش تو که میدونی بدون تو می میرم انتهای قصه ی عذاب من باش آنچه در من نهفته دریاییست
-
گاهی از خودم میپرسم
دوشنبه 24 فروردینماه سال 1388 15:45
یکی نیست به من بگه آخه دوست داشتن که چرا اما و اگر نداره . مگه خودم نبودم که همه ی این حرفارو میزدم . حالا چی شده که دارم برای تو اما چرا می یارم ؟ شاید زیادی دلم پره یا خیلی دلتنگتم ولی یه حقیقتی رو میخوام بگم به خودم و تو.تو بهترینی تو چشم من زیبا ترینی و خوبترین اما برای من همیشه یه سنگ مغرور بودی برای همینه که...
-
چرا ؟؟؟؟؟؟
دوشنبه 24 فروردینماه سال 1388 15:39
چرا من اینقدر تو رو دوست دارم واقعا چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آنچه در من نهفته دریاییست
-
ما به هم نمیرسیم
یکشنبه 23 فروردینماه سال 1388 23:52
همیشه این ترانه رو خیلی دوست داشتم فکر میکنم هیچ کس نباشه که بگه اونو نشنیده اما با وجود اینکه خیلی قشنگ و دلنشین بود من از گوش کردنش یه جورایی بغضم میگرفت برای همین هیچ وقت گوش نمیکردم تا اینکه خودم یه ترانه با این عنوان نوشتم و بعد از مدتها دوباره اون اهنگو گوش کردم . حالا شعر خودمو مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد و...
-
ماهو میارم زیر پات
یکشنبه 23 فروردینماه سال 1388 23:13
دنیامو به هم می ریزی با چشات نفسم میگیره ، میمیرم برات کسی بیشتر از من عاشق تو نیست تو بخوای ماهو می یارم زیر پات آنچه در من نهفته دریاییست
-
هنوز دوستت دارم و منتظرتم
پنجشنبه 20 فروردینماه سال 1388 01:09
سرتو بالا بگیر تا هنوز دیر نشده خیلی عصبانیم خیلی غمگینم و یه بغض لعنتی داره خفم میکنه . اینو نوشتم تا گریه نکنم و محکم باشم . سرمو بالا بگیرمو بگم هنوز دوستت دارم و منتظرتم و از این نترسم که بهم بگن اسیر سرابم . آنچه در من نهفته دریاییست
-
هیچ کس نمیدونه حتی خودم
پنجشنبه 20 فروردینماه سال 1388 01:03
هیچ کی نمیدونه که قلبم تا حالا چند دفه شکسته هیچ کی نمیدونه سر راه اون تا حالا چند دفه نشسته گاهی دلم میخواد به دلی که برات میگیره لعنت بفرستم . اما یادم میاد تو توی اون قلبی . انچه در من نهفته دریاییست
-
بی تو ،از تو تنها
دوشنبه 17 فروردینماه سال 1388 01:33
دلمو به تو سپردم رویامو به قاصدکها شعرامو از تو سرودم شعری بی تو ، از تو تنها از تو تنها باز رنگ این نوشته رو سیاه میگذارم تا ببینی چقدر از نبودنت ، از نداشتنت غمگینم آنچه در من نهفته دریاییست
-
خیلی نزدیک
شنبه 15 فروردینماه سال 1388 19:15
با وجود این همه فاصله بینمون نمیدونم این چه حسیه نمیدونم چرا حسی تو قلبم داره فریاد میزنه تو نزدیکی حسی که داره منو دیوونه میکنه حسی که میگه تو نزدیکی خیلی نزدیک حسی که میگه من دارم به تو میرسم به نازنین همیشه نازنینم فقط از خدا میخوام تو بدونی که چقدر دوستت دارم بدونی وباورکنی،احساسی روکه توقلبمه قلبی که از آن تواِ...
-
حالا برو
پنجشنبه 13 فروردینماه سال 1388 16:14
« حالا برو » به فکرمن نباش برو نمیخوام ببینی اشکامو نمیخوام لرزش قلبم واسه تو رو بشه نشکن دیگه غرورمو ته مونده های روح من اسیره تو دستای تو روحمو پس بده برو عاشق بودن بسه دیگه تو میشکنی قانونشو نمیخوام عشق تو چشمام دیده شه حالا که میخوای بری دوست نداری دیگه منو فکر قلب من نباش خو میکنه با غم تو خیلی سخته نباشی دورشم...
-
همیشه برای نازنین قلبم
پنجشنبه 13 فروردینماه سال 1388 15:53
اگر قرار باشد روزی به پای تو بمیرم فوتم نکن ؛ میخواهم در سینه ی تو بسوزم و تمام شوم اشکها همه به لبخند تبدیل می شوند اگر قرار باشد تو را یکبار ببوسم آنچه در من نهفته دریاییست
-
مجنون لیلی
پنجشنبه 13 فروردینماه سال 1388 15:48
ابر شدم صدا شدی شاه شدم گدا شدی شعر شدم قلم شدی عشق شدم تو غم شدی لیلی من . دریای من. آسوده در رویای من این لحظه در هوای تو گمشده در صدای تو من عاشقم مجنون تو گمگشته در بارون تو مجنون لیلی بی خبر در کوچه های دربه در مست و پریشون و خراب هر آرزو نقش بر آب شاید که روزی عاقبت آرام بگیرد در دلت کجایی پس،انتظار تا کی نازنین...
-
به جز تو
جمعه 7 فروردینماه سال 1388 02:59
تو قلبم کسی جز تو جایی نداره سکوتم به جز تو صدایی نداره آنچه در من نهفته دریاییست
-
مراقب خودتون باشید
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1388 17:01
یه سلام تازه با عطر نفسای تازه ی بهاری به دوستای خوبم . امیدوارم تو این روزای شلوغ و پر از رفت و آمد و مهمونی حال همتون خوب باشه وسرحال باشید . مطمئنم به همتون داره حسابی خوش میگذره ولی خوب یه توصیه ی جدی میکنم سعی کنید تو خوردن آجیل و میوه و شیرینی افراط نکنید . چون علاوه بر اضافه وزنی که نصیبتون میشه خیلی زود هم...
-
بهار
جمعه 30 اسفندماه سال 1387 00:00
بهار بازم بیا عشقو بیارش بده هر یاری رو دست نگارش آنچه در من نهفته دریاییست
-
تبریک به نریمان عزیز
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1387 13:20
اینبار تبریک ویژه برای کسیه که اینجا هست و نیست اسمش هست و خودش نیست صداش هست و خودش نیست یادش هست و خودش نیست . یه نفر که من همیشه بهش میگم همیشه غایب . میخوام تو این پست عیدو به آقای نریمان پور عزیز تبریک بگم و براشون یه سال پر از موفقیت و شادی و پیروزی بخوام . نریمان عزیز امیدوارم تو سال جدید به هر آرزو و هدفی که...
-
یه تبریک خاص برای تو نازنین من
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1387 12:17
تحمل میکنم بی تو به هر سختی به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی سلام. این چند روز خیلی فکر کردم . به خیلی از کتابا ، سایتها و هر جایی که فکرشو بکنی سر زدم تا شاید یه جمله پیدا کنم که تازه و نو باشه یه جمله که هیچ کس به کس دیگه نگفته باشه و تازه بتونه همه ی حرفای دل منو تو خودش جا بده و اون وقت برای تو بنویسم . اما ... نشد...
-
فصل عاشقی
دوشنبه 26 اسفندماه سال 1387 12:49
بوی چمنای خیس و نم خورده ، بوی اقاقیها تازه متولد شده ، رنگ ناز کاغذی های ظریف و مخملی ، برگای روشن درختا ، هوای تازه و بنفشه های فراوون . اینا همش یعنی بهار داره می یاد یعنی عید داره می یاد . یعنی فصل عاشقی نزدیکه . بهار بازم بیاد عشقو بیاره ، بده هر یاری رو دست نگارش . واقعا حقیقت داره . بهار فصل باشکوه و تازه ایه ....
-
چهارشنبه سوری
دوشنبه 26 اسفندماه سال 1387 12:36
یاد سرخی گونه هات.. درخشش چشمات .. سوزانندگی لبهات.. داغی عشقت از رو آتیش میپرم دوستت دارم آتیش پاره چهارشنبه سوری مبارک و به همه خوش بگذره آنچه در من نهفته دریاییست
-
کجایی
جمعه 23 اسفندماه سال 1387 19:08
حرفی نیست جز دلی که برات بدجور دلتنگه . کجایی ؟؟؟؟؟ هنوز منتظر حضورتم . خیلی دلم گرفته آنچه در من نهفته دریاییست
-
بازهم نازنین
جمعه 23 اسفندماه سال 1387 19:07
نازنین یه گوشه از دلم افتاده تو اون چال ناز گوشه ی صورتت که وقت خنده های جادوئیت منو دیوونه میکنه . بدجور گیره دلم . به دادش برس . درش نیار رهاش نکن بذار همونجا برات پر پر بزنه و بدونه که تو هم یه کوچولو دوستش داری بدونه که اون گوشه های قلبت یه خونه ی کوچیک داره یه خونه ی کوچیک که بساط عشق تو رو توش به پا کنه . بدونه...
-
عشق منی
پنجشنبه 22 اسفندماه سال 1387 23:40
همین چند روز پیش بود که یکی برام کامنت گذاشت که تو سراب گیر کردم .خیلی وقتا پیش میاد که بعضی جمله های اینجوری هیچ تاثیری رو من نمیگذارن و بی تفاوت ازشون رد میشم اما اون روز با خوندن اون جمله یه چیزی تو قلبم فرو ریخت . یه لحظه تو بهت بودم و بعد تازه بعد از چند دقیقه تونستم فکرمو رو اون کلمه ها متمرکز کنم . به تو فکر...